فال حافظ روزانه یکشنبه 15 مهر 1403 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 317
فاش مي گويم و از گفته خود دلشادم ، بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم طاير گلشن قدسم چه دهم شرح فراق ، که در اين دامگه حادثه چون افتادم من ملک بودم و فردوس برين جايم بود ، آدم آورد در اين دير خراب آبادم سايه طوبي و دلجويي حور و لب حوض ، به هواي سر کوي تو برفت از يادم نيست بر لوح دلم جز الف قامت دوست ، چه کنم حرف دگر ياد نداد استادم کوکب بخت مرا هيچ منجم نشناخت ، يا رب از مادر گيتي به چه طالع زادم تا شدم حلقه به گوش در ميخانه عشق ، هر دم آيد غمي از نو به مبارک بادم مي خورد خون دلم مردمک ديده سزاست ، که چرا دل به جگرگوشه مردم دادم
پاک کن چهره حافظ به سر زلف ز اشک
،
ور نه اين سيل دمادم ببرد بنيادم
تعبیر:
خود را گرفتار غم و محنت می بینی و از روزگار گله و شکایت داری. خود را در عشق شکست خورده می بینی. اینها همه نشانه های یأس است. زندگی به پایان نرسیده است. یأس و ناامیدی را از خود دور کن. پایان شب سیاه، سپیدی روز است.
فال حافظ روزانه یکشنبه 15 مهر 1403 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 6
به ملازمان سلطان که رساند اين دعا را ، که به شکر پادشاهي ز نظر مران گدا را ز رقيب ديوسيرت به خداي خود پناهم ، مگر آن شهاب ثاقب مددي دهد خدا را مژه سياهت ار کرد به خون ما اشارت ، ز فريب او بينديش و غلط مکن نگارا دل عالمي بسوزي چو عذار برفروزي ، تو از اين چه سود داري که نمي کني مدارا همه شب در اين اميدم که نسيم صبحگاهي ، به پيام آشنايان بنوازد آشنا را چه قيامت است جانا که به عاشقان نمودي ، دل و جان فداي رويت بنما عذار ما را
به خدا که جرعه اي ده تو به حافظ سحرخيز
،
که دعاي صبحگاهي اثري کند شما را
تعبیر:
هرکس به اندازه سعی خود به نتیجه دست می یابد و تو نیز هر چه تلاش بیشتری به خرج دهی توفیق بیشتری کسب خواهی کرد چنانکه بهشت را جز به سعی و تلاش نمی دهند.
فال حافظ روزانه یکشنبه 15 مهر 1403 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 189
طاير دولت اگر باز گذاري بکند ، يار بازآيد و با وصل قراري بکند ديده را دستگه در و گهر گر چه نماند ، بخورد خوني و تدبير نثاري بکند دوش گفتم بکند لعل لبش چاره من ، هاتف غيب ندا داد که آري بکند کس نيارد بر او دم زند از قصه ما ، مگرش باد صبا گوش گذاري بکند داده ام باز نظر را به تذروي پرواز ، بازخواند مگرش نقش و شکاري بکند شهر خاليست ز عشاق بود کز طرفي ، مردي از خويش برون آيد و کاري بکند کو کريمي که ز بزم طربش غمزده اي ، جرعه اي درکشد و دفع خماري بکند يا وفا يا خبر وصل تو يا مرگ رقيب ، بود آيا که فلک زين دو سه کاري بکند
حافظا گر نروي از در او هم روزي
،
گذري بر سرت از گوشه کناري بکند
تعبیر:
به آرزوی خود خواهی رسید فقط کمی همت و اراده می خواهد. صبر و استقامت را از یاد نبر. در انتظار دیدار دوستی به سر می بری. به زودی او را خواهی دید.
فال حافظ روزانه یکشنبه 15 مهر 1403 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 386
خدا را کم نشين با خرقه پوشان ، رخ از رندان بي سامان مپوشان در اين خرقه بسي آلودگي هست ، خوشا وقت قباي مي فروشان در اين صوفي وشان دردي نديدم ، که صافي باد عيش دردنوشان تو نازک طبعي و طاقت نياري ، گراني هاي مشتي دلق پوشان چو مستم کرده اي مستور منشين ، چو نوشم داده اي زهرم منوشان بيا و از غبن اين سالوسيان بين ، صراحي خون دل و بربط خروشان
ز دلگرمي حافظ بر حذر باش
،
که دارد سينه اي چون ديگ جوشان
تعبیر:
مراقب و مواظب باش تا دیگران از سادگی و صداقت تو سوء استفاده نکنند و فریب ظاهر دیگران را نخور. برای روبرو شدن با مشکلات، بهتر است عزم و اراده ای محکم داشته باشی. بهتر است قبل از هر کار، توانایی های خود را بشناسی و قدرت تحمل خود را آزمایش کنی.
فال حافظ روزانه یکشنبه 15 مهر 1403 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 179
رسيد مژده که ايام غم نخواهد ماند ، چنان نماند چنين نيز هم نخواهد ماند من ار چه در نظر يار خاکسار شدم ، رقيب نيز چنين محترم نخواهد ماند چو پرده دار به شمشير مي زند همه را ، کسي مقيم حريم حرم نخواهد ماند چه جاي شکر و شکايت ز نقش نيک و بد است ، چو بر صحيفه هستي رقم نخواهد ماند سرود مجلس جمشيد گفته اند اين بود ، که جام باده بياور که جم نخواهد ماند غنيمتي شمر اي شمع وصل پروانه ، که اين معامله تا صبحدم نخواهد ماند توانگرا دل درويش خود به دست آور ، که مخزن زر و گنج درم نخواهد ماند بدين رواق زبرجد نوشته اند به زر ، که جز نکويي اهل کرم نخواهد ماند
ز مهرباني جانان طمع مبر حافظ
،
که نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند
تعبیر:
دوران اندوه تو به پایان و زمان شادکامی فرا می رسد. آن را غنیمت بدان و خدا را شکر کن و فریفته ی لحظات خوش زندگی نباش.
فال حافظ روزانه یکشنبه 15 مهر 1403 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 161
کي شعر تر انگيزد خاطر که حزين باشد ، يک نکته از اين معني گفتيم و همين باشد از لعل تو گر يابم انگشتري زنهار ، صد ملک سليمانم در زير نگين باشد غمناک نبايد بود از طعن حسود اي دل ، شايد که چو وابيني خير تو در اين باشد هر کو نکند فهمي زين کلک خيال انگيز ، نقشش به حرام ار خود صورتگر چين باشد جام مي و خون دل هر يک به کسي دادند ، در دايره قسمت اوضاع چنين باشد در کار گلاب و گل حکم ازلي اين بود ، کاين شاهد بازاري وان پرده نشين باشد
آن نيست که حافظ را رندي بشد از خاطر
،
کاين سابقه پيشين تا روز پسين باشد
تعبیر:
در زندگی هر چه پیش آید خیر است. نباید از حوادث و ناملایمات روزگار رنجیده خاطر شوی بلکه باید آنها را بپذیری و تحمل کنی. صبر و استقامت می تواند دشمن تو را به دوست واقعی تبدیل کند.
فال حافظ روزانه یکشنبه 15 مهر 1403 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 187
دلا بسوز که سوز تو کارها بکند ، نياز نيم شبي دفع صد بلا بکند عتاب يار پري چهره عاشقانه بکش ، که يک کرشمه تلافي صد جفا بکند ز ملک تا ملکوتش حجاب بردارند ، هر آن که خدمت جام جهان نما بکند طبيب عشق مسيحادم است و مشفق ليک ، چو درد در تو نبيند که را دوا بکند تو با خداي خود انداز کار و دل خوش دار ، که رحم اگر نکند مدعي خدا بکند ز بخت خفته ملولم بود که بيداري ، به وقت فاتحه صبح يک دعا بکند
بسوخت حافظ و بويي به زلف يار نبرد
،
مگر دلالت اين دولتش صبا بکند
تعبیر:
با امید به خدا کارهایت آسان و هموار می شود. بهتر است که ناامید نباشی. اراده ی خود را محکم کن. به امید کمک دیگران ننشین و فریب ریاکاران را نخور. عقل خود را به کار گیر.
فال حافظ روزانه یکشنبه 15 مهر 1403 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 367
فتوي پير مغان دارم و قوليست قديم ، که حرام است مي آن جا که نه يار است نديم چاک خواهم زدن اين دلق ريايي چه کنم ، روح را صحبت ناجنس عذابيست اليم تا مگر جرعه فشاند لب جانان بر من ، سال ها شد که منم بر در ميخانه مقيم مگرش خدمت ديرين من از ياد برفت ، اي نسيم سحري ياد دهش عهد قديم بعد صد سال اگر بر سر خاکم گذري ، سر برآرد ز گلم رقص کنان عظم رميم دلبر از ما به صد اميد ستد اول دل ، ظاهرا عهد فرامش نکند خلق کريم غنچه گو تنگ دل از کار فروبسته مباش ، کز دم صبح مدد يابي و انفاس نسيم فکر بهبود خود اي دل ز دري ديگر کن ، درد عاشق نشود به به مداواي حکيم گوهر معرفت آموز که با خود ببري ، که نصيب دگران است نصاب زر و سيم دام سخت است مگر يار شود لطف خدا ، ور نه آدم نبرد صرفه ز شيطان رجيم
حافظ ار سيم و زرت نيست چه شد شاکر باش
،
چه به از دولت لطف سخن و طبع سليم
تعبیر:
دوستان و همراهان خود را بیازمای تا اخلاص و دوستی آنها بر تو مشخص شود. اگر از دوستان دغل و حیله گر دچار رنج و زحمت شده ای ناراحت نباش. در دوستی تجدیدنظر کن. به خاطر پول و ثروت، عزت نفس خود را بر باد نده. به خداوند توکل کن و نسبت به واقعیات زندگی شناخت بیشتری داشته باش.
فال حافظ روزانه یکشنبه 15 مهر 1403 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 347
صنما با غم عشق تو چه تدبير کنم ، تا به کي در غم تو ناله شبگير کنم دل ديوانه از آن شد که نصيحت شنود ، مگرش هم ز سر زلف تو زنجير کنم آن چه در مدت هجر تو کشيدم هيهات ، در يکي نامه محال است که تحرير کنم با سر زلف تو مجموع پريشاني خود ، کو مجالي که سراسر همه تقرير کنم آن زمان کآرزوي ديدن جانم باشد ، در نظر نقش رخ خوب تو تصوير کنم گر بدانم که وصال تو بدين دست دهد ، دين و دل را همه دربازم و توفير کنم دور شو از برم اي واعظ و بيهوده مگوي ، من نه آنم که دگر گوش به تزوير کنم
نيست اميد صلاحي ز فساد حافظ
،
چون که تقدير چنين است چه تدبير کنم
تعبیر:
اگر تصمیم تو مقدس باشد باید تمام عمر و وقت خود را وقف آن کنی و به نصیحت کسانی که می خواهند تو را منصرف کنند گوش مکن . با تزویر به هیچ کاری اقدام مکن و راستی پیشه کن .
فال حافظ روزانه یکشنبه 15 مهر 1403 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 325
گر دست دهد خاک کف پاي نگارم ، بر لوح بصر خط غباري بنگارم بر بوي کنار تو شدم غرق و اميد است ، از موج سرشکم که رساند به کنارم پروانه او گر رسدم در طلب جان ، چون شمع همان دم به دمي جان بسپارم امروز مکش سر ز وفاي من و انديش ، زان شب که من از غم به دعا دست برآرم زلفين سياه تو به دلداري عشاق ، دادند قراري و ببردند قرارم اي باد از آن باده نسيمي به من آور ، کان بوي شفابخش بود دفع خمارم گر قلب دلم را ننهد دوست عياري ، من نقد روان در دمش از ديده شمارم دامن مفشان از من خاکي که پس از من ، زين در نتواند که برد باد غبارم
حافظ لب لعلش چو مرا جان عزيز است
،
عمري بود آن لحظه که جان را به لب آرم
تعبیر:
دوران هجر کم کم به سر خواهد آمد و به آرزوی خود می رسی. اعتماد دوستان را با رفتار بی ریای خود جلب کن. اعتماد به نفس داشته باش تا شاهد موفقیت را در آغوش گیری.
فال حافظ روزانه یکشنبه 15 مهر 1403 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 175
صبا به تهنيت پير مي فروش آمد ، که موسم طرب و عيش و ناز و نوش آمد هوا مسيح نفس گشت و باد نافه گشاي ، درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد تنور لاله چنان برفروخت باد بهار ، که غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد به گوش هوش نيوش از من و به عشرت کوش ، که اين سخن سحر از هاتفم به گوش آمد ز فکر تفرقه بازآي تا شوي مجموع ، به حکم آن که چو شد اهرمن سروش آمد ز مرغ صبح ندانم که سوسن آزاد ، چه گوش کرد که با ده زبان خموش آمد چه جاي صحبت نامحرم است مجلس انس ، سر پياله بپوشان که خرقه پوش آمد
ز خانقاه به ميخانه مي رود حافظ
،
مگر ز مستي زهد ريا به هوش آمد
تعبیر:
خودخواهی و تکبر را رها کن تا با کمک و مشورت دیگران به همه چیز برسی. نا محرمان و حسودان را شریک اسرار خود نگردان زیرا تو را دچار رنج و مصیبت خواهند کرد. روزگار روی خوش را به تو نشان خواهد داد.
فال حافظ روزانه یکشنبه 15 مهر 1403 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 112
آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرين داد ، صبر و آرام تواند به من مسکين داد وان که گيسوي تو را رسم تطاول آموخت ، هم تواند کرمش داد من غمگين داد من همان روز ز فرهاد طمع ببريدم ، که عنان دل شيدا به لب شيرين داد گنج زر گر نبود کنج قناعت باقيست ، آن که آن داد به شاهان به گدايان اين داد خوش عروسيست جهان از ره صورت ليکن ، هر که پيوست بدو عمر خودش کاوين داد بعد از اين دست من و دامن سرو و لب جوي ، خاصه اکنون که صبا مژده فروردين داد
در کف غصه دوران دل حافظ خون شد
،
از فراق رخت اي خواجه قوام الدين داد
تعبیر:
صبر و شکیبایی و توکل به خداوند راه گشای تو است. به آنچه که داری قناعت کن تا رنج بیهوده نبری. لطف و کرم خداوند با قناعتگران است. مال و ثروت دنیا ناپایدار و فانی است.